لبخند های پشت خاکریز
شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ۱۱:۰۲ ب.ظ
استاد سرکار گذاشتن بچهها بود. روزی از یکی از برادران پرسید: «شما وقتی با دشمن روبهرو میشوید برای آنکه کشته
نشوید و توپ و تانک آنها در شما اثر نکند چه میگویید؟» آن برادر خیلی جدی جواب داد: «البته بیشتر به اخلاص برمیگردد
والا خود عبادت به تنهایی دردی را دوا نمیکند. اولاً باید وضو داشته باشی، ثانیاً رو به قبله و آهسته به نحوی که کسی
نفهمد بگویی: اللهم ارزقنا ترکشاً ریزاً بدستنا یا پاینا و لا جای حساسنا برحمتک یا ارحمالراحمین» طوری این کلمات را به عربی
ادا کرد که او باورش شد و با خود گفت: «این اگر آیه نباشد حتماً حدیث است» اما در آخر که کلمات عربی را به فارسی ترجمه
کرد، شک کرد و گفت:«اخوی غریب گیر آوردهای؟»
منبع : تارنمای شهید ابراهیم هادی
- ۹۲/۰۴/۲۲